قدر
شاید اگر زمین گرد نبود ، می شد ببینیم که آنسو تر چه می گذرد ..
ببینیم که قدر داشته هایمان را تنها خودمان ندانسته ایم !
که بی قدر ی دیگران را تنها روشنای آزادی به قدر رنگی ! ( هر چند کم رنگ ) می آراید...
و چه بی قدری می خواهد ، که در این سرزمین فرومایگانی بی مقدار به فرسایش اینهمه قدر مشغولند ، تنها به سودای قدرتی خام !!
در این التهاب، آنان که می خواهند قدر خویش را ثابت کنند ، در به در غربتی می شوند که قدرشان را به خوبی می دانند ....و در این حراج قدر ! بی ریشه گی را به درد و سکوت طی می کنند...
قدر ما این نیست ....
...شاید اگر زمین گرد نبود قدر مان را می دانستند ...می دانستیم...
پ.ن : شب قدر شاید شبی است که باید به قدر خوب بیندیشیم ....چون اندیشه تنها موهبتی است که ما را اشرف مخلوقاتش کرده است ! قدر ما کجاست ؟ برای قدر خود چه کرده ایم؟
+ نوشته شده در شنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۸۸ ساعت توسط ساقی
|